از مهمترین آثار بدگمانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. بستر گناه: بدگمانی از نظر فردی و شخصی، زمینه و بستر گناه را فراهم میآورد؛ از همین رو، خداوند در آیه 12 سوره حجرات آن را به عنوان اثم» (گناه) دانسته و نهی کرده است.
2. تهدید اخوت ایمانی: چنانکه گفته شد، بدگمانی از نظر اجتماعی، تهدید به شمار میآید؛ زیرا جو روانی جامعه را به هم میریزد و در روند انسجام اجتماعی و همدلی اختلال وارد میسازد و برادری اسلامی را تهدید میکند.(حجرات، آیات 10 و 12)
3. دروغترینها: بدگمانی از مصادیق دروغترین دروغها است که باید از آن پرهیز کرد. پیامبر خدا(ص) میفرماید: إیّاکُم و الظَّنَّ؛ فإنَّ الظَّنَّ أکذَبُ الکَذِبِ؛ از گمان بپرهیزید؛ زیرا گمان دروغترین دروغ است.(بحار الأنوار: ج 75، ص195، حدیث8.)
4. جبن و بخل و حرص: از آثار بدگمانی ترس و بخلورزی و حرص است. پیامبر(ص) میفرماید: همانا ترس و بخل و حرص، [جلوههاى] یک خصلتند که بدگمانى، آنها را فراهم آورده است.( بحار الأنوار: ج 73، ص304، حدیث21.) از آیات و روایات به دست میآید که بخل ریشه در بدگمانی نسبت به خدا دارد؛ چنانکه حرص، زیاده خواهی بیش از استحقاق نیز ریشه در همین بدگمانی دارد. حضرت امیرمومنان(ع) به مالک اشتر مینویسد: همانا بخل و ستم و آزمندى خصلتهاى گوناگونى هستند که بد گمانى به خدا فراهم آورنده آنهاست و در نهاد مردمان بدکردار نهفتهاند.( نهج البلاغه: نامه 53).
5. سرزنش: کسی که گمان بد دارد، براساس آن، دیگران را سرزنش میکند که خود موجب گمراهی و دور شدن از راه حق میشود. جالب این است که ما درباره خودمان یقین به فکر و عمل بد و نادرست داریم و خودمان را سرزنش نمیکنیم، ولی براساس بدگمانی خودمان، دیگران را به چیزی که یقین نداریم و بلکه تنها گمان یا بدگمانی داریم، سرزنش میکنیم که بسیار نادرست است. حضرت امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: چونان کسى مباش. که در آنچه گمان مى برد، نفْسش بر او چیره مى آید و در آنچه یقین دارد، بر نفْس خود چیره نمى شود. (نهجالبلاغه: الحکمه 150.)
6. از دست رفتن سرمایه اعتماد دو سویه: بدگمانی مهمترین سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد را از میان میبرد و به اشکال گوناگون بحران عدم اعتماد را به وجود میآورد. امام على(ع) میفرماید: بدترین مردم کسى است که به سبب بدگمانى به هیچ کس اعتماد نمى کند و دیگران نیز به سبب بد کرداریاش به او اعتماد نمىکنند.( غرر الحکم: 5748.)
7. از دست رفتن صلح و آشتی: بدگمانی چون خوره، شخص را از درون میخورد و سلامتش را دگرگون میکند طوری که دیگر جایی برای صلح و صفا و آشتی باقی نمیماند. شخص، دیگر نمیتواند کینهها را از خود دور کند و دست صفا و صمیمیت به سوی کسی دراز کند و از در آشتی در آید. امام علی(ع) میفرماید: هر که بد گمانى بر او چیره شود، جاى آشتى با هیچ دوستى باقى نگذارد. (غرر الحکم: 8950.)
8. از دست رفتن دوستان شفیق: از دیگر آثاری است که امام على(ع) ـ در سفارش به فرزند خود حسن(ع) ـ به آن اشاره کرده و فرموده است: لا یَعدَمُکَ مِن شَفیقٍ سُوءُ الظَّنِّ؛ بد گمانى، تو را از دوست دلسوز محروم نکند.( بحار الأنوار: ج77، ص211، حدیث1.)
9. مرگ زودرس: انسان دارای اجل معلق و اجل مسمی است. اجل معلق به رفتار انسان وابسته است و خوب و بد اعمال چون صله رحم و ترک آن یا صدقه و ترک آن میتواند در تقدیم و تاخیر آن نقش داشته باشد. از نظر قرآن، شکاکیت و بدگمانی بویژه نسبت به خداوند موجب میشود تا شخص گرفتار مرگ زودرس شود؛ چنانکه ترک شک و بدگمانی میتواند مرگ را تا اجل مسمی به تاخیر اندازد.(ابراهیم، آیات 9 و 10)
10. ناتوانی از درک حقایق: چنانکه گفته شد بدبینی و بدگمانی موجب میشود که واقعیتها و حقایق آنچه که هست برای شخص قابل درک نباشد و برداشتهای ناروا از آن داشته باشد. خداوند در قرآن نیز غوطهوری در شکاکیت وبدگمانی را مایه محرومیّت انسان از درک حقایق دانسته است.(دخان، آیات 7 تا 9؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج 12، جزء 25، ص 284 - 285)
محسن فیروزیان