فرهنگ «به من چه» در آپارتمان ها حاکم است
چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۲ ب.ظ

به گزارش تیتر شهر؛
ارزش داشتن همسایه خوب و بی آزار بر کسی پوشیده نبوده و نمی توان آن را انکار کرد. از سویی آیات و روایت زیادی درباره ارتباط خوب با همسایگان وجود دارد اما امروزه شاید دیگر بحث ارتباط خوب و یا بد با همسایگان مطرح نباشد بلکه داشتن ارتباط همسایگان با یکدیگر، با خبر بودن از هم و یا حتی نداشتن تعامل موثر و عدم کمترین حد همکاری میان آن ها مد نظر می باشد.
اما متاسفانه در دنیای امروز دیگر همسایگان یکدیگر را نمی شناسند و هیچ تعامل موثری با یکدیگر ندارند که بخواهیم بحث بر سر کیفیت و یا کمیت آن ها داشته باشیم. در گذشته با وجود دور بودن خانه ها به یکدیگر، همسایگان از احوال یکدیگر باخبر می شدند و تلاش بسیاری در جهت بهبود اوضاع یکدیگر می کردند. اما امروزه، زندگی در مجتمع های مسکونی مشکلات بسیاری را پیش روی انسانها قرار داده است. ساکنان مجتمعهای مسکونی ازنظر فیزیکی بسیار به هم نزدیکاند و ناچار باید حضور یکدیگر را تحمل کنند.
امروزه ساختمان ها با فاصله کمتری از یکدیگر قرار گرفته اند، میان همسایگان به اندازه یک دیوار بیشتر فاصله وجود ندارد اما با این وجود آنها ترجیح می دهند از حال یکدیگر بی خبر باشند، دل های آنها هر روز بیشتر از یکدیگر فاصله می گیرد و به اصلاح می توان گفت فرهنگ «به من چه» در آپارتمان ها حاکم است. به همین دلیل همکاری، همفکری روز به روز کمرنگ تر شده و مشکلات بسیاری را شکل می بخشد.
در این مجتمعها، افراد منافع فردی خود را در مقابل منافع جمعی گروه (جمع ساکنان مجتمع) میبینند. هنگامیکه غالب آنان دچار فردگرایی افراطی باشند؛ نمیتوانند بهخوبی خیرهایی جمعی مطلوب را تولید کنند. بنابراین، تنها کارکرد مجتمع مسکونی در بهترین حالت این است که محلی ساکت برای استراحت کردن خواهد بود. از این رو، شاهد مشکلات فرهنگی- اجتماعی زندگی آپارتمانی خواهیم بود.
از سویی مساله اداره مجتمع های آپارتمانی در حال حاضر یکی از چالش مهم شهری در کشور ما به شمار می رود. از یک طرف، اداره امور این مجتمعها تقریبا به طور داخلی و مستقل از شهرداری و دیگر سازمان های مرتبط دولتی انجام می شود و از سوی دیگر همچنان هنجارها و قواعد روشن و قدرتمندی برای امور آن ها حاکم نیست.
از آنجایی که نظام کنترل مرکزی در این مجتمع ها چندان قدرتمند نیست، عموما امور به دست همکاری های داوطلبانه اشخاص سپرده می شود. این مجتمع ها مشکلات فراوانی در تولید خیر جمعی دارند و این امر نشان دهنده ظرفیت پایین همکاری در جامعه ماست. حتی اگر برخی خیرهای جمعی در مجتمع مورد مطالعه وجود داشته باشد، نوع آن مرغوبیت اندکی دارد و واجد پایداری چندانی نیست. در چنین شرایطی هر لحظه امکان فروپاشی همکاری وجود دارد. به همین دلیل نیاز است تا راهبردهایی جهت افزایش جمعگرایی ساکنان در مجتمع مسکونی اتخاذ شود در غیراین صورت این امر به مرور زمان بدتر شده و چالش بزرگی را شکل خواهد داد.
اگر بخواهیم عوامل موثر بر این رخداد را در نظر بگیریم به چندین مسئله اساسی می توان اشاره کرد که از بین آنها می توان به منفعت طلبی و فردگرایی ساکنان مجتمع مسکونی، کنترل مرکزی ضعیف ، عدم کارآمدی و ابهام در قوانین آپارتمان نشینی، کاهش همکاری اخلاقی و عدم پایبندی به قوانین ، سکونت گذرا و کوتاه مدت در مجتمع های مسکونی، کیفیت ساخت فیزیکی و فضای اجتماعی راکد، فاصله تعاملی، وابستگی به همکاریکنندگان حداکثری(کسانی که بیشتر از سهمشان در خیرجمعی مشارکت میکنند) ، وجود اقلیتی از افراد مفت بر (کسانی که نه تنها سهمشان را پرداخت نمیکنند بلکه از خیرجمعی ایجاد شده نیز بهره می برند)، تراکم جمعیت و … . اشاره کرد.
بر این اساس ایجاد فضاهایی جهت تعامل همسایگان با یکدیگر، وجود قوانین روشن آپارتمان نشینی و اعلام آن به ساکنین از طرق گوناگون( کلاس، بروشور و ..)، وجود مدیریت کارآمد و لایق ، وجود پلیس ساختمان برای برخورد با مفت بران و .. می تواند از راهکارهایی باشد که همکاری در مجتمع مسکونی را افزایش دهد تا در آینده شاهد تعاملات بهتری با همسایگان باشیم و شاهد تداخل منافع در روابط همسایگی نباشیم.